امروز بعد از مدتها فرصتی شد تا در این صبح سفید وبرفی آخرین روزهای پاییز ،چند کلمه ای از هوای گرفته دل ابریم که گاهی می بارد ،وگاهی هوای باریدن دارد ولی نمی بارد برایتان بگم،وقتی ازمنظر زمان به این عالم نگاه می کنیم چقدر تندو باسرعت در حال عبور هستیم .تمامی گذشته هایمان را میتوان آنی تجسم کنیم. یعنی تمامی آن لحظاتی که هر ثانیه آن هزارسال طول کشید. همه وهمه را در یک چشم بهم زدن دید وبه راحتی از آن عبور کرد.از خیلی چیزها که نمیتوانستیم به راحتی دل بکنیم مثل برق از جلوی چشمانمان عبور میکنند وکاری نمی تونیم بکنیم.چه اشخاصی ،چه کسانی مثل ما آمدند ورفتند. وما هم محکوم به رفتنیم. بیاد همه عزیزان از دست داده همه کسانی که ما از زمان کودکی آنها را دیدیم وبرق نگاه انها را به خاطر سپردیم صلوات غلامرضا ایمانی بروجردی
نظرات شما عزیزان: